اقتضائات نظرسنجی در ایران امروز

اقتضائات نظرسنجی در ایران امروز به گزارش ما دیجیتال، علل خطای نظرسنجی ها در پیشبینی میزان مشارکت مردم در چهاردهمین انتخابات ریاست جمهوری بررسی گردید.


فاطمه فلاح معاون سنجش و آمار ایسپا طی گفتگویی با ایسنا از علل خطای نظرسنجی ها در پیش بینی میزان مشارکت مردم در چهاردهمین انتخابات ریاست جمهوری سخن اظهار داشت که متن آنرا ذیلاً می خوانید:
بازار نظرسنجی ­ها در انتخابات سریع ریاست جمهوری اخیر، بیشتر از هر دوره دیگری پررونق و داغ بود. این دفعه بیشتر از انتخابات ­­های پیشین شاهد انتشار غالباً غیررسمی نتایج نظرسنجی­ها بودیم؛ نتایجی که اختلاف نظر و فاصله اعداد در نرخ مشارکت و آراء نامزدها را می­توان از ویژگی­های آن دانست. این­ دوره علاوه بر مراکز شناخته شده، موسساتی نسبتاً گمنام و جدید هم وارد این عرصه شدند و یافته­های خویش را در چارچوب جدول و نمودار عرضه کردند؛ هرچند جزئیات فنی و مباحث روش­شناختی اغلب ناگفته باقی می­ماند. برهمین اساس مخاطبان با انبوهی از نتایج متکثر و متنوع مواجه بودند که سنجش صحت آن بسادگی ممکن نبود. بطوریکه در بعضی نظرسنجی­ها نامزدی به­عنوان پیشتاز معرفی می­­شد که در همان زمان، در نظرسنجی­ دیگری آن نامزد، در رده‌ی سوم قرار گرفته بود. چنین فضایی، تردید و بدبینی نسبت به نظرسنجی­ها و شائبه‌ی دخالت بیرونی و سوگیری­های سیاسی را ایجاد کرد. سر انجام در روز نهم تیر ماه، وقتی نتایج رسمی از جنبه­هایی – به­ویژه برآورد میزان مشارکت- با پیش­بینی نظرسنجی­ها متفاوت به دست آمد تردیدهای زیادی درباره‌ی اعتبار و وثاقت نظرسنجی­ها ابراز شد.
حالا پرسش اصلی اینست که چرا به­رغم آنکه موسساتی مانند ایسپا ترتیب قرار گرفتن نامزدها و تاحدی فاصله‌ی رای میان آنان را درست پیش­بینی کرده بودند، تخمین­شان از میزان مشارکت دقیق نبود؟ از آنجائیکه در نحوه‌ی اجرای نظرسنجی­ها در قیاس با گذشته تغییری رخ نداده است، بدین سبب پاسخ را باید در جای دیگری جستجو کرد.
مساله‌ی نرخ پاسخگویی
در چند سال اخیر باتوجه به کاهش میزان اعتماد و رضایت از شرایط موجود، تمایل افراد برای همکاری با پرسشگران و پاسخگویی به پرسشنامه بیشتر از پیش کم شده است. به گونه­ای که می­توان گفت فضای اجتماعی و سیاسی حاکم بر جامعه بر نظرسنجی­ها هم سایه افکنده است، بطوریکه شاهد سیر نزولی درصد پاسخگویی و میزان همکاری مردم با پرسشگران و مراکز نظرسنجی هستیم. در واقع شمار افرادی که حاضر نیستند نظر و دیدگاه خویش را به پرسشگران اعلام کنند روند تصاعدی پیدا کرده است. همیشه گروهی از مردم به علل شخصی یا غیر آن، به همکاری با پرسشگران تمایلی نشان نمی داده­اند، اما در سال­های اخیر بر شمار این دسته افزوده شده است. این مساله به نگرانی در مورد معرف بودن جامعه نمونه دامن زده است. متاسفانه تصویر دقیقی از این گروه نداریم و صرفاً برآورد کلی از جنسیت و گروه­ سنی آنها ممکنست و به سبب عدم همکاری آنان با پرسشگران نمی­توان تصویری از دیدگاه سیاسی­شان ترسیم کرد. فرض کلی بر اینست که این گروه از افراد نسبت به کسانی که حاضر به گفتگو و مصاحبه می­شوند متفاوت هستند. بدین جهت لازم است که در تحلیل یافته­های نظرسنجی­ها، بخصوص در موضوعات سیاسی و «حساس»، به «نرخ پاسخگویی» توجه گردد. چون که به نظر می­رسد در موضوع­های حساس و سیاسی عدم همکاری در نظرسنجی را هم می­توان یک کنش سیاسی به شمار آورد.
باتوجه به اهیمت این موضوع، در ایسپا از پرسشگران خواسته می­شود به صورت مشخص تعداد افرادی که حاضر نمی شوند به سوالات پرسشنامه پاسخ دهند را ثبت کنند و در گزارش یافته­ها هم نرخ پاسخگویی آورده می­شود. در آخرین نظرسنجی ایسپا در مورد انتخابات هشتم تیرماه نرخ پاسخگویی 47 درصد بوده است.. این عدد در گزارش رسمی ایسپا همان موقع در رسانه ها منتشر گردید. بدین معنا که بیشتر از نیمی از افراد بالای 18 سال از جامعه آماری حاضر به اعلام نظر و دیدگاه خود نشدند که نکته حائز اهمیتی است که می­بایست در تحلیل یافته­ها به آن توجه داشت. اما آیا اشتباه در پیش­بینی میزان مشارکت مردم در انتخابات ریاست جمهوری به نادیده­گرفتن نرخ پاسخگویی مرتبط است؟ به علل مختلف در این مقطع نمی­توان پاسخ دقیقی به این پرسش داد، اما می­توان حدس­هایی را بیان کرد.
در انتخابات 8 تیرماه چه گذشت؟
سابقه مرکز افکارسنجی ایسپا در زمینه مطالعه رفتار انتخاباتی و مجموعه نظرسنجی­هایی در دوره انتخابات ریاست جمهوری و مجلس به سال 1380 برمی­گردد. به پشتوانه تجربیات 23 سال گذشته، این دوره هم مجموعه نظرسنجی­هایی از اول خرداد تا روز پیش از انتخابات در دستور کار قرار گرفت که در نهایت پنج موج نظرسنجی انتخاباتی در سطح ملی و به صورت حضوری انجام و نتایج آن منتشر گردید. در آخرین نظرسنجی ایسپا هم 46 درصد از پاسخگویان از حضور قطعی خود در انتخابات خبر دادند و 7.9 درصد هم اظهار نمودند که به احتمال زیاد در انتخابات شرکت می­کنند.



بررسی روند نظرسنجی­ها در ادوار گذشته و مقایسه آن با نرخ مشارکت رسمی اعلام شده از جانب وزارت کشور نشان می­دهد برآورد نرخ مشارکت در همه نظرسنجی­های ایسپا غیر از دوره چهاردهم ریاست جمهوری، برپایه تجمیع گزینه­های «قطعا» با «به احتمال زیاد شرکت می­کنم» به دست آمده است. به عبارت دقیق­تر در بیشتر دوره­ها با ترکیب درصد این دو گزینه، مشارکت با حدود اختلاف کمی نسبت به نرخ مشارکت واقعی برآورد شده است. اما در دور اول انتخابات ریاست جمهوری 1403 نه تنها این قاعده جاری نبوده است بلکه افرادی که در روز هشتم تیرماه به پای صندوق رای رفتند حدود 6 درصد از میزان افرادی که در نظرسنجی­ آخر ایسپا اعلام نموده بودند «قطعاً» در انتخابات شرکت خواهند کرد کمتر بودند.




چنان­که می­بینیم صرفا در این انتخابات است که نه فقط میزان مشارکت از جمع افرادی که در نظرسنجی­ها گفته­اند "قطعا" و "به احتمال زیاد شرکت می کنم" فاصله بسیاری دارد، بلکه از تعداد افرادی که حضور خود در انتخابات را قطعی اعلام کرده­اند هم 6 درصد کمتر است.




چند دلیل محتمل
حداقل سه توضیح منطقی برای اختلاف یافته­های نظرسنجی­ها با نتایج نهایی انتخابات می­توان عرضه کرد؛
اول، کاهش نرخ پاسخگویی به سبب فضای سیاسی و اجتماعی کشور و احتمال معرف نبودن نمونه­های آماری نظرسنجی­ها است. دوم: خصوصیت خاص دور اول این انتخابات که شامل رقابت کم­جان، مناظره­های فاقد جذابیت، کمپین­های انتخاباتی غیرموثر و هم موج تحریمی در جامعه بوده و مرددان را به انصراف از رای­دادن واداشته است، و سوم؛ رفتار رای­دهی خاص مردم در این دوره از انتخابات.
مطابق توضیح اول، رفتار انتخاباتی گروهی که حاضر به همکاری شدند و در نهایت هم پای صندوق رای رفته اند توسط ایسپا درست پیش بینی شده، چونکه برپایه آخرین نظرسنجی ایسپا رای 33.8 درصد از پاسخگویان به پزشکیان، 28.8 به جلیلی و 19.7 درصد به قالیباف بوده است. این در حالیست که 10 درصدی که اظهار کرده بودند «هنوز تصمیم نگرفته­اند» هم احیانا در روز هشتم تیرماه پای صندوق رای رفته اند. باید در نظر داشت که این نظرسنجی روز چهارشنبه انجام شده است و انصراف دو نامزد اصولگرا (زاکانی و قاضی­زاده، هر کدام با چند درصد رای) پس از اجرای نظرسنجی رخ داده است. از سوی دیگر روند ریزش آراء قالیباف هم منطقاً در فاصله‌ی باقی مانده تا انتخابات ادامه داشته است. اما چرا به رغم پیش بینی درست ترکیب آراء میزان مشارکت بیش از اندازه واقعی برآورد شده است؟ کاهش نرخ پاسخگویی می­تواند تاحد زیادی شکاف میان یافته­های نظرسنجی­ها با نتایج انتخابات را توضیح دهد. با در نظر گرفتن 53 درصد عدم همکاری و انتخاب نمونه از 47 درصد از شهروندان بالای 18 سال شهری و روستایی، یکی از دلایل احتمالی این وضعیت می­تواند عدم­همکاری بخشی از جامعه با نظرسنجی­ها یا همان کاهش نرخ پاسخگویی باشد که باعث شده این افراد که به طور عمده در انتخابات مشارکت نکرده­اند از نمونه­های آماری نظرسنجی­ها غایب باشند.
اما تحلیل فوق با این مشکل روبرو است که همین نظرسنجی­ها چند ماه پیش و با نرخ پاسخگویی نسبتاً مشابه، مشارکت در انتخابات مجلس را با دقت زیادی درست پیش­بینی کرده بودند و میان یافته­های نظرسنجی­ها با نتایج رسمی آن انتخابات سازگاری وجود داشت. با این همه، بافت متفاوت این دو انتخابات و تفاوت در متغیرهای جمعیت­شناختی مشارت­کنندگان قطعی به مفهوم آن است که الزاماً نمی­توان دو انتخابات مجلس و ریاست جمهوری را با هم یکسان دانست.
توضیح دوم هم چنانکه گفتیم از این نظر گویا است که اگر کل افرادی که نامزد مورد نظرشان را اعلام نکرده­اند (حتی اگر حضور خود در انتخابات را قطعی اعلام نموده باشند) را کنار بگذاریم میزان مشارکت و حتی درصد رای نامزدها به حقیقت نزدیک­تر می­شود. این تحلیل هم هرچند می­تواند میان یافته­های نظرسنجی­های انتخابات اخیر با نتایج نهایی نزدیکی بوجود آورد اما با روال نظرسنجی های دوره­های پیشین انتخابات سازگاری ندارد و به شواهد بیشتری برای تایید آن نیازمند هستیم. به­علاوه، این تحلیل با یافته­های نظرسنجی­های همه‌ی موسسات - همچون آخرین نظرسنجی ایسپا- در انتخابات اخیر هم سازگار نیست. در عین حال، ممکنست تلفیقی از این دو حالت -یعنی معرف­نبودن نسبی نمونه­ها و رفتار متفاوت مردم و بخصوص مرددان- خطای نظرسنجی­ها در برآورد میزان مشارکت را توضیح دهد.
فرض سومی را هم می­توان بیان کرد و آن تأثیر رفتار خاص رأی­دهی مردم در این دوره از انتخابات است که می­تواند ناشی از تردید و سردرگمی یا محافظه کاری پاسخگویان و طفره­رفتن آنان از ابراز واقعی نظرات شان باشد. صرفا به­عنوان یکی از شواهد، در آخرین نظرسنجی انجام شده توسط ایسپا در انتها مصاحبه از افراد پرسیده شد: «دوست دارید چه کسی رئیس جمهور آینده کشور شود؟». اگر درصد کسانی که در پاسخ به این پرسش نام هیچ یک از کاندیداها را عنوان نکرده و پاسخ «هیچکدام» و «فرقی ندارد» داده اند را از افرادی که اظهار داشته­اند اساسا در انتخابات شرکت می­کنند کسر نماییم میزان مشارکت از 46 به 39.8 درصد تغییر می­یابد که با نتایج نهایی انتخابات (39.9) سازگار است. مطابق این فرض، به نظر می­رسد آن دسته از پاسخگویان که انتخابات ریاست­جمهوری برایشان اهمیت نداشته و جایگاه رئیس جمهور را موثر نمی­دانند، از آغاز قصد شرکت در انتخابات را نداشته­اند اما بنا به ملاحظاتی در نظرسنجی­ها، از حضور در انتخابات سخن گفته­اند، یا ممکنست نیت آنان شرکت در انتخابات بوده، اما گزینه‌ی مناسبی در بین نامزدها نیافته و بدین سبب رای نداده­اند. این فرض هم برای آنکه از یک حدس صرف فراتر رود مستلزم بررسی دقیق­تر و شواهد تائیدکننده‌ی بیشتری است.
در مجموع به نظر می­رسد رفتار انتخاباتی مردم در انتخابات اخیر همچون مشارکت کمتر از حد انتظار را با چارچوب های تحلیلی پیشین نمی­توان توضیح داد و جامعه­شناسان و عالمان سیاست باید به ارزیابی دوباره‌ی نظریه­ها و تحلیل­های گذشته بپردازند. در واقع باید گفت نظرسنجی در چنین جامعه‌ی درحال تحولی اقتضائات خاصی دارد و موسسات و متخصصان نظرسنجی باید تلاش زیادی کنند تا بتوانند هم پای تحول در جامعه، چارچوب­ها و ابزارهای سنجش خویش را به روز کنند تا با همه محدودیت­ها و مسائل یاد شده تصویری روشن و دقیق­تر از افکار عمومی ارائه نمایند.
شاید مهم­ترین ملاحظه در گام نخست مواجهه با مساله‌ی نرخ پایین پاسخگویی و کوشش برای به دست آوردن تصویری از آن بخش از جامعه است که به نظرسنجی­ها پشت کرده­­اند. هرچند مسلماً نظرسنجی­ها نمی­­توانند از محدودیت­های زمینه‌ی اجتماعی فراتر روند، اما شاید با مجموعه­­ ای از مطالعات و محاسبات بتوانند راهی برای غلبه بر مساله‌ی کاهش نرخ پاسخگویی بیابند. این نشان می­دهد که نظرسنجی­ها باید با زمینه‌ی اجتماعی و با نظریه­­ های اجتماعی در هر جامعه‌ی خاص در تعامل باشند.




منبع:

1403/04/22
16:07:37
5.0/5
280
تگهای خبر: ابزار , شركت , متخصص , هارد
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
نظر شما در مورد این مطلب
نام:
ایمیل:
نظر:
سوال:
= ۳ بعلاوه ۵
madigital.ir - حقوق مادی و معنوی سایت ما دیجیتال محفوظ است

ما دیجیتال

اخبار دیجیتال و فناوری اطلاعات