قطره اشکی برای متین
عده ای معتقدند که پشت پرده این شلوغ کاری برای سگ و گربه، منافع اقتصادی نهفته آن است. رد پای این منافع را میتوان در صدها صفحه اینستاگرام دید که مرتب درحال جمع آوری پول از داخل و خارج برای تأمین غذا و درمان این حیوانات هستند.
ما مردم عجیبی هستیم، نه تنها در زندگی اجتماعی خود تبعیض موج می زند، بلکه حتی برای دفاع از مظلومان بین آدم ها فرق قائل می شویم. حادثه هواپیمای اکراینی بسیار دردناک بود و طبیعی بود که مدت ها رسانه ها در مورد آن بنویسند تا تاریخ بشر شاهد تکرار چنین حادثه ای نباشد. حادثه سر بریدن رمینا دختر گیلانی توسط پدرش هم بسیار تکان دهنده بود و طبیعی بود که واکنش ها در مورد آن بسیار شدید بوده و مدت ها در محافل مطبوعاتی، حقوقی، تخصصی و شبکه های اجتماعی در مورد آن بحث شود.
اما درهمین هفته حادثه ای از جنس دیگر در بابل رخ داد. متین پسر بچه ۵ ساله ی یتیمی که مورد حمله سگ هار و ولگرد قرار گرفته بود، در قربت و نداشتن پدر و مادر در بیمارستان ساری جان می سپارد. این خبر برای رسانه ها جذابیت نداشت و جز چند رسانه محدود یا محلی، خبرش را کار نکردند. مرگ کودکان توسط سگ های ولگرد پدیده شایعی در ایران است و مشابه آن قبلا در گلپایگان، کرمان، زابل، رفسنجان و خیلی شهرهای دیگر هم رخداده است ولی کمتر مورد توجه رسانه ها قرار می گیرد. اما خبر جمع آوری سگ ها در تبریز در صدر همه خبرگزاری های داخلی و خارجی قرار گرفته و هفته ها کشور درگیر آن بود. این تناقض رفتاری در کشوری که خویش را حامی مستضعفان می داند خیلی غم انگیز است.
این اتفاق را مقایسه کنید با آنچه چندی قبل در واقعه حمله چند کایوت (حیوانی شبیه شغال و سگ) در پارک استنلی ونکور به مردم رخداد. باوجود آنکه کسی در آن حادثه کشته نشد، پارک تعطیل و دستور کشتن ۳۵ کایوت مشکوک صادر شد و هر گونه غذا دهی به آنها مشمول جریمه و مجازات سنگین گردید. چرا ما با جان انسان ها تا این حد نا عادلانه برخورد می کنیم؟ در کشوری که مجلسش سنگین ترین طرح را برای برخورد با حیوانات خانگی خانگی پیشنهاد می دهد، در عوض طبیعت و خیابان هایش به مدد تبلیغات گسترده چند شبکه ماهواره ای و تشویق های چند سلبریتی پر شده است از گونه های مهاجمی که اتحادیه جهانی حفاظت از محیط زیست (IUCN) آنها در گروه موجودات به شدت مهاجم و مضر به محیط زیست قرار داده است. سگ های ولگرد و گله عامل کشتار خیلی از جانوران درحال انقراض هستند و در کنار تصادفات جاده ای، بیشترین جان یوز پلنگ آسیایی را گرفته اند. به تازگی رد یک جونده به شدت درحال انقراض و جدید برای ایران در هورالعظیم پس از مرگ آن بوسیله ی یک سگ ولگرد کشف شده است!
پر شدن طبیعت و شهرهای ما از سگ های ولگرد هیچ ارتباطی با حیوان دوستی و حقوق حیوانات ندارد. این موج یا مُد پیش از هر چیز به چشم و هم چشمی و نوعی مبارزه منفی با حاکمیت مربوط است تا برخی مخالفت خویش را با نجسی سگ به رخ حاکمیت بکشانند. اما این هماورد جاهلانه، فقط سبب قربانی شدن امثال متین بی دفاع در حاشیه شهرها می شود. هر روز صدها کودک و بزرگسالان ضعیف تر مورد حمله، مزاحمت و گزیدگی توسط سگ های ولگرد قرار می گیرند و یا به علت وفور گربه ها صدها هزار کودک ما در معرض انواع بیماری ها، بویژه انگل وحشتناک توکسوپلاسما قرار می گیرند.
تحقیقات جدید نشان داده است که انگل گربه (توکسوپلاسما) عامل انواع بیماری های خطرناک از سقط جنین گرفته تا اسکیزوفرنی و حتی تشدید تصادفات رانندگی می باشد. در کشوری که سنگین ترین قوانین را برای مقابله با کاهش جمعیت تصویب کرده است، یکی از مهم ترین عوامل تهدید باروری و سقط جنین به حدی در پارک هایش فراوان است که دیگر جایی برای نشستن انسان در پارک ها نیست. دو گونه مهاجم کلاغ و کبوتر چاهی هم جای فون پرندگان شهری را گرفته اند.
عده ای معتقدند که پشت پرده این شلوغ کاری برای سگ و گربه، منافع اقتصادی نهفته آن است. رد پای این منافع را میتوان در صدها صفحه اینستاگرام دید که مرتب درحال جمع آوری پول از داخل و خارج برای تأمین غذا و درمان این حیوانات هستند و یا رشد نجومی پت شاپ هایی که کم کم جای کتابفروشی ها و حتی سوپر مارکت ها را می گیرند.
برخورد با حیوانات ولگرد در دنیای مدرن بسیار متفاوت می باشد. هر گونه غذارسانی به حیوانات آزاد و ولگرد چه اهلی و چه وحشی در آمریکا، استرالیا، اتحادیه اروپا و انگلیس و حتی دبی اکیدا ممنوع می باشد و متخلفین با جریمه های سنگین و حتی زندان مواجه می شوند. دلیل آن در مناطق شهری کاملا مشخص است: هیچ حیوان اهلی اجازه ندارد بدون کنترل انسان در خیابان و پارک رها شود. نگهداری حیوان در خانه هم تابع مقرراتی است که باید سلامت حیوان و صاحب آن رعایت شده و عوارض و بیمه های مربوطه پرداخت گردد. برای حفظ بهداست عمومی، حتی صاحب سگ موظف به جمع آوری مدفوع سگ خود می باشد و بدون قلاده هم اجازه تردد ندارد.
دانشمندان به درستی می دانند که غذا دهی به حیوانات رها سبب تغییر رفتار آنها و افزایش تولید مثل در آنها می شود. وابسته شدن حیوان به غذای انسان آنها را شرطی می کند و اگر این فرآیند به شدت تحت کنترل نباشد سبب حمله به انسان ها می شود. تجمع برای غذا سبب تشکیل گله شده و گله های سگ رفتار گرگی خویش را بروز می دهند. سگ ها با حس بویایی قوی، ترس در کودکان و بزرگسالان را حس کرده و به بی دفاع ترین افراد جامعه حمله می کنند. آنها با گرگ جفت گیری می کنند و با تولید موجودی دو رگ به نام سگ-گرگ (گرگاس)، خطرات جدی برای مردم و دام ها ایجاد می کنند.
اگر همان موقع که نوازنده خوزستانی که در شاهین شهر طعمه سگ ها شد، رسانه ها برخورد شایسته می کردند و با پیگری و آموزش جلو غذارسانی گرفته می شد، شاید امروز متین هم زنده بود. تلخی ماجرا این است که متین به طبقه ای از جامعه تعلق ندارد که حساسیت شبکه های اجتماعی و رسانه های درون و برون مرزی را تحریک کند. مرگ او آنقدر مظلومانه است که حتی خبرنگاران داخلی و رسانه ملی هم چندان تمایلی به طرح آن ندارند؛ شاید آنها هم مانند خیلی از متخصصان، نخبگان و مسئولین از حملات وحشیانه بخشی از حامی نمایان و فعالان سگ و گربه می ترسند. این جماعت به حدی بی رحم و خشن اند که هیچ ابایی از تهدید، تهمت و فحاشی و شلوغکاری ندارند، نمونه اش این نگارنده است که به اسید پاشی هم تهدید شده است.
* استاد دانشگاه تهران
۲۳۵۲۳۵
منبع: ما دیجیتال
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب